HELLO. WELLCOME TO MY WEBLOG

سلام به شما .....به وبلاگ خودتون خوش آمدید......

HELLO. WELLCOME TO MY WEBLOG

سلام به شما .....به وبلاگ خودتون خوش آمدید......

*****یه چند تا جمله ی قشنگ*****

 

****سلام به دوستای گلم ****

 

می دونی بدترین معلم کیه؟ زندگیه.چون همیشه اول امتحان می گیره بعد درس می ده!

 تورا همچون آرزوهایم دوست خواهم داشت به شرطی که مرا در آرزوی خود نزاری

بر سنگ قبر من بنویسید خسته بود اهل زمین نبود نمازش شکسته بود بر سنگ قبر من بنویسید شیشه بود تنها از این نظر که سراپا شکسته بود بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود چشمان او که دائماً از اشک شسته بود بر سنگ قبر من بنویسید این درخت عمری برای هر و تبر تیشه دسته بود بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر پشت دری که باز نمی شد نشسته بود

خصوصیت پسرای ایرونی؟ابروهای برداشته شده / چشاشون بیشتر از عـقـلشون کار می کنه/دختر خوشگل می بینن مثل جوجه راه می افتن دنبالش / آبرو که نمی دونن اصلا چیه/ ماشین بابای بدبختشون رو می دزدن با رفقا میرن گردش می کنن / چشمک جز تیک عصبیشونه / اگه یه روز متلک نگن زبونشون میخ در میاره

تو مثل ستاره ها می مونی مثل اونا زیبا مثل اونا دست نیافتنی اما فقط یه فرقی با اونا داری که اونا خیلی زیادن ولی تو یه تکی

مثل شقایق زندگى کن:کوتاه اما زیبا،مثل پرستو کوچ کن:فصلى اما هدفمند،مثل پروانه بمیر:دردناک اما...عاشق

من بهار را به خاطر شکوفه هایش زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را به خاطر تو دوست دارم من دنیا را به خاطر خدایش خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم

 امروز روز ملی گلهاست روزت مبارک

آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم شاید که خدا خواست که دلتنگ بمیریم

شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد .بیدار باش من با سبدی پر از بوسه می آیم و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت میکارم تا بدانی ای خوبم دوستت دارم

اگر می توانستم مجازاتت کنم از تو می خواستم به اندازه ای که تو را دوست دارم مرا دوست داشته باشی

عاشقی که تنها باشه توی دنیا نمیمونه دل عاشق رو شکستن شده کار این زمونه...

 
مهربان ترین آدم دنیا:                                 مادر
شیرین ترین لحظه زندگی:                         عیدی گرفتن یک بچه
بهترین دوست نوجوانی:                            تنهایی
بهترین هدیه ی جوانی:                             نگاه
فتنه انگیزترین چیز توی زندگی:                  دروغ
بهتریم هدیه دوران عاشقی:                      بوسه
 
 
آموختم:
 
بهار را با عشق
تابستان را با شادی
پاییز را با غم
و.....
 
 
ازم پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگی تو؟ خوب منم راستش رو گفتم، گفنم زندگیمو! ازم نپرسید چرا؛ گریه کرد و رفت اما نمی دونست که اون خودش زندگیمه!
 
فرق من و تو:
 
گفتی عاشقمی، گفتم دوستت دارم.
گفتی اگه یه روز نبینمت میمیرم، گفتم من فقط ناراحت میشم.
گفتی من بجز تو به کسی فکر نمی کنم، گفتم اتفاقا من به خیلی ها فکر می کنم.
گفتی تا ابد تو قلب منی، گفتم فعلا تو قلبم جا داری.
گفتی اگه بری با یکی دیگه من خودمو می کشم، گفتم اما اگه تو بری با یکی دیگه، من فقط دلم میخواد طرف رو خفه کنم.
گفتی ... ، گفتم...  .
حالا فکر کردی فرق ما این هاست؟ نه!
فرق ما اینه که: تو دروغ گفتی، من راستشو
 
 
شاید یه کسی شب ها برای اینکه خواب تورو ببینه به خدا التماس می کنه ،
شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ میزنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه ،
مطمئن باش یه کسی شب ها به خاطر تو توی دریای اشک می خوابه ،
ولی تو اون رو نمی بینی!
 
 
کامپیوترها به 4 دلیل دخترند :
 
1.فقط خالقشون از منطقشون سر در میاره!
2.فقط خودشون زبون خودشون رو می فهمن!
3.اگه یه کسی پا بندشون بشه باید هرچی پول داره براشون لوازم جانبی بخره!
4.اگه یکم صبر می کردی یکی بهترش گیرت می اومد!
خدائیش اگه دروغ میگم بگو دروغ میگی!(این موضوع در مورد ۱ نفر صدق نمیکنه )
 
 
 

 اگه کسی دیونه ات بود، عاشقش باش. اگه عاشقت بود، دوستش داشته باش. اگه دوستت داشت، بهش علاقه نشون بده. اگه بهت علاقه نشون داد فقط یک لبخند بزن.

 

امشب خدا تو آسمون یه مهمونی بزرگ ترتیب داده اما هنوز جشن شروع نشده چون یکی از فرشته ها اوون پایین داره  این مطلب میخونه رو می خونه!

 

حکایت جالبیست که فراموش شدگان فراموش کنندگان را هرگز فراموش نمی کنند

 

اگه دوست داری عمیق ترین ، طولانی ترین و محکم ترین بوس دنیا رو تجربه کنی بیا پیش خودم تا لباتو بذارم رو لوله جارو برقی

 

هنوز عاشقتم به جون چشمت جون دریا ولی کن یادت بمونه خوب منو گذاشتی تنها

 

تبسم لبخندی است که به ما میفهماند در جسم صاحب ان قلبی هم وجود دارد

 

 

شب طولانی نیست. خواب من کوتاه است. کاش زمان،با جرزنی از من جلو نزند

 

 

زندگ ی حادثه ی باور ماست درابتدای پیچ این حادثه نوشته بود: "خطرمرگ" درانتهای پیچ زندگی نوشتم "هنرمرگ

 

 

 تورا دوست دارم بی انکه بدانم چرا؟

 

 

می گویند ابلیس زمانی نزد فرعون آمد در حالی که فرعون خوشه های انگور در دست داشت و می خورد ابلیس به او گفت: هیچ کس می تواند که این خوشه انگور را به مرواریدی خوش آب و رنگ مبدل سازد؟ فرعون گفت: نه ابلیس با جادوگری و سحر آن خوشه انگور را به دانه های مروارید تبدیل کرد.فرعون با تعجب گفت: آفرین بر تو که استاد ماهری هستی. ابلیس سیلی بر گردن او زد و گفت: مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند تو با این حماقت چگونه دعوی خدایی می کنی؟

 

گوش، احترامی دارد. وقتی که شنید که فریاد می زنی:" من به جنگ می روم"، این دشنام به گوش است که بشنود:" من پشیمان شده ام

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد